راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري

راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري مورخ 99.10.09:

تكليف كارفرما به پرداخت حق بيمه طبق قانون كار

بموجب ماده 148 قانون كار: «كارفرمايان كارگاههاي مشمول اين قاون مكلفند بر اساس قانون تامين اجتماعي، نسبت به بيمه نمودن كارگران واحد خود اقدام نمايند.»

راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري 1

ضمانت اجراي ماده 148 در عدم اقدام كارفرما جهت واريز بيمه در ماده 183 قانون كار اعلام گرديده: «كارفرماياني كه بر خلاف مفاد ماده 148 اين قانون از بيمه نمودن كارگران خود، خودداري نمايد، علاوه بر تاديه كليه حقوق متعلق به كارگر (سهم كارفرما) با توجه به شرايط و امكانات خاطي و مراتب جرم به جريمه نقدي معادل دو تا ده برابر حق بيمه مربوطه محكوم خواهند شد.»

تكليف كارفرما به پرداخت حق بيمه طبق قانون تامين اجتماعي

طبق تبصره 1 ماده 28 قانون تامين اجتماعي: «از اول سال 1355 حق بيمه سهم كارفرما بيست درصد مزد يا حقوق بيمه شده خواهد بود با احتساب سهم بيمه شده و كمك دولت كل حق بيمه به سي درصد مزد يا حقوق افزايش مي يابد.»

مستند به ماده 36 قانون تامين اجتماعي: «كارفرما مسئول پرداخت حق بيمه سهم خود و بيمه شده به سازمان مي باشد و مكلف است در موقع پرداخت مزد يا حقوق و مزايا سهم بيمه شده را كسر نموده و سهم خود را بر آن افزوده و به سازمان تاديه نمايد. در صورتي كه كارفرما از كسر حق بيمه سهم بيمه شده خودداري كند شخصا مسئول پرداخت آن خواهد بود تاخير كارفرما در پرداخت حق بيمه يا عدم پرداخت آن رافع مسئوليت و تعهدات سازمان در مقابل بيمه شده نخواهد بود.»

نظم عمومي

مستفاد از مواد قانوني مورد اشاره، كارفرما مسئول پرداخت حق بيمه ايام كاركرد كارگرانش مي باشد و در صورت كوتاهي و قصور در انجام اين فعل قانوني، ضامن تاديه و جبران خسارت كارگران مي باشد.

كارگران متضرر نيز ميتوانند در صورت وقوع چنين مشكلاتي در مراجع حل اختلاف موضوع مواد 158 و 160 قانون كار اقدام به طرح دعوي نموده تا اقدام قانوني عليه كارفرما صورت پذيرد.

راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري 2

حال چنانچه عليرغم اين تكليف قانوني،‌كارفرما از انجام آن سر باز زند و خود شخص كارگر اقدام به پرداخت وجه بيمه به سازمان تامين اجتماعي نمايد تكليف چيست؟

از آنجاييكه موضوع قانون كار، قانون تامين اجتماعي و ساير قوانين مرتبط با آنها در جهت حمايت از قشر كارگر و توليد بوده و عدم تمكين كارفرما از انجام اين تكليف قانوني موجبات برهم خوردن نظم عمومي جامعه مي شود، چنانچه كارگر خود راسا اقدام به پرداخت وجه بيمه به سازمان تامين اجتماعي جهت ايجاد سابقه در كارگاه نمايد، بنوعي اين اختلاف از مصاديق اختلافات كارگري و كارفرمايي موضوع ماده 157 قانون كار مي باشد و كارگران در اين موارد مي توانند در مراجع حل اختلاف كار، اقدام قانوني جهت محكوميت خوانده به بازپرداخت مبلغ بدهي نمايند.

گردش كار

با توجه به صدور آراي متناقض در اين خصوص توسط شعب بدوي و تجديد نظر ديوان عدالت اداري، با اعلام تعارض توسط شخص ثالث، موضوع جهت طرح و بررسي و در صورت لزوم صدور راي وحدت رويه به هيات عمومي ديوان عدالت اداري ارسال شد.

كه سرانجام راي بر صلاحيت مراجع حل اختلاف كار در موارد اختلاف بر سر پرداخت كننده مبلغ حق بيمه صادر شد كه نظر ديده بان حقوق كار ايران نيز همسو با آن مي باشد.

مع الوصف راي شماره 1288 مورخ 99.10.09 هيات عمومي ديوان عدالت اداري به شرح ذيل است:

دادنامه هیأت عمومی

(راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري)

الف ـ

با عنایت به اینکه برخی از شعب نسبت به امکان استرداد حق بیمه پرداختی به سازمان تأمین اجتماعی توسط بیمه شده به جهت تسریع در احتساب سوابق خدمتی در موارد استنکاف کارفرما از پرداخت آن برداشت های متفاوتی از قوانین و مقررات داشته اند به نحوی که برخی شعب پرداخت حق بیمه از ناحیه کارفرما را جزء قواعد آمره و غیرقابل توافق دانسته و حکم به ورود شکایت صادر کرده اند و برخی شعب دیگر نیز مستدل به اینکه پرداخت حق بیمه بدون هیچ الزامی صورت گرفته و استرداد آن بلاوجه است، حکم به رد شکایت صادر کرده اند، تعارض در آرای صادره محرز است. 

ب ـ

مطابق ماده ۱۴۸ قانون کار مصوب ۱۳۶۹، کارفرمایان کارگاه های مشمول قانون کار مکلّف شده اند براساس قانون تأمین اجتماعی نسبت به بیمه نمودن کارگران واحد خود اقدام کنند و حق بیمه کارگران را نیز بر اساس ماده ۲۸ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کنند. با توجه به اینکه در پرونده های موضوع تعارض کارفرما به این تکلیف عمل نکرده و کارگران، حق بیمه یاد شده را، خود از جانب کارفرما به سازمان تأمین اجتماعی پرداخت کرده اند و سازمان مذکور براساس حق بیمه پرداختی نسبت به ایجاد سابقه بیمه ای و انجام تعهدات قانونی اقدام کرده است،

بنابراین استرداد آن از سازمان تأمین اجتماعی مبنای قانونی نداشته و کارگران می توانند در حدود قوانین و مقررات حق بیمه پرداختی به سازمان مذکور را از کارفرما مطالبه کنند. مفاد رأی شماره ۱۸۲۲ـ ۱۳۹۷/۹/۶ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری که موضوع را از مصادیق اختلاف مابین کارگر و کارفرما تلقی کرده و حکم به صلاحیت هیأت های تشخیص و حل اختـلاف مـوضوع مـاده ۱۵۷ قانون کار مصوب ۱۳۶۹ داده است مؤید همین استدلال است، بنابراین رأی شمـاره ۹۶۰۹۹۷۰۹۰۲۵۰۱۰۹۸ ـ ۱۳۹۶/۳/۱۰ شعبـه ۲۵ بـدوی کـه بـه مـوجب رأی شمـاره ۹۶۰۹۹۷۰۹۵۵۵۰۳۵۸۵ ـ ۱۳۹۶/۱۰/۹ شعبه ۱۴ تجدیدنظر دیوان عدالت اداری تأیید شده، صحیح و موافق مقررات است. این رأی به استناد بند ۲ ماده ۱۲ و ماده ۸۹ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ برای شعب دیوان عدالت اداری و سایر مراجع اداری مربوط در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.

رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ـ محمدکاظم بهرامی

ضمائم قانونی این پست:

راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري 3

راي شماره 1288 هيات عمومي ديوان عدالت اداري مورخ 99.10.09

مقالات مرتبط

پربازدیدترین‌های ماه

جریان دادرسی در جلسه رسیدگی

در دادرسی مدنی،جلسه اول دادرسی جلسه ای است که موجبات رسیدگی فراهم بوده و خوانده امکان فرصت و امکان انجام دفاع را داشته باشد. نظر به اینکه در آیین دادرسی کار،جلسه اول رسیدگی تعریف نشده است،بنابراین طبق اصول تعریف مزبور در دادرسی کار نیز منطبق است؛علی الاصول ختم جلسه اول همراه ختم مذاکرات طرفین….

همه چیز در مورد خاتمه قرارداد كار

لازم بذكر است كه تبصره ماده 21 قانون كار را بايد همراه با ماده 25 آن قانون تفسير كرد و با جمع كردن آنها بدين نتيجه ميرسيم كه از آنجاييكه در قراردادهاي مدت موقت هيچيك از طرفين حق فسخ قرارداد را به تنهايي ندارند (موضوع ماده 25 قانون كار) فلذا موضوع استعفاء صرفا ناظر بر قراردادهاي دائم مي باشد و در قراردادهاي مدت موقت موضوعيت ن…

صلاحیت دیوان عدالت اداری

صلاحیت دیوان عدالت اداری:با توجه به اصول 159، 170 و 173 قانون اساسی صلاحیت دیوان عدالت اداری نسبت به صلاحیت دادگاه های دادگستری از مصادیق صلاحیت ذاتی است و چون طبق اصل 159 قانون اساسی مرجع عام تظلم خواهی دادگاه های دادگستری هستند و صلاحیت دیوان عدالت اداری استثنا بر صلاحیت عام دادگاه های دادگستری است لذا صلاحیت این مرجع اختصاصی و خاص تلقی می شود.

برداشت از مزد کارگر و يا توقيف آن قانونی است

برداشت از مزد کارگر و يا توقيف آن قانونی است؟ برداشت از مزد کارگر و يا توقيف آن نياز به مجوز دارد كه در مواردي اين جواز در قانون پيش بيني شده و در مواردي نيز هر گونه برداشت منوط به حكم مراجع…

راي شماره 2325 هيات عمومي ديوان عدالت اداري مورخ 1400.08.11

منطبق با ماده 41 قانون كار، شوراي اسلامي كار همه ساله موظف است ميزان حداقل مزد كارگران را براي نقاط مختلف كشور و يا صنايع مختلف با مد نظر قراردادن ميزان تورم اعلامي بانك مركزي و با رعايت توان امرار معاش يك خانواده متوسط 4 نفره مشخص نمايد….

خسارت کارگران و مزایای پایان کار

مبحث چهارم از فصل دوم قانون کار به موضوع ( پرداخت خسارت کارگران و مزایای پایان کار) می پردازد.

چنانچه پس از رسیدگی و تشخیص مراجع حل اختلاف موضوع ماده ۱۵۷ قانون کار، موجبات تعلیق قرارداد کار کارفرما شناخته شود وی مکلف است علاوه بر بازگشت به کار کارگر به کار سابق، خسارت و حق السعی ایام تعلیق را به کارگر بپردازد. ولیکن….

مشکل خود را به کارشناسان ما بسپرید

6 پاسخ

  1. با سلام
    یعنی باید کجا بریم شکایت کنیم برای پس گرفتن پولمون از کارفرما؟

  2. سلام
    حدود سال ۸۳ بمدت ۳ سال در شرکتی فعالیت داشتم ولی در لیست واریز بیمه، بجای علیقلی بیگی نامم علینقی بیگی درج شده. مهمه پیگیر باشم یانه؟
    اگه مهمه از کجا؟

  3. سلام وقت بخیر
    در شرکتی مشغول به کار بودم که بیمه نبودم و بیمه ام را خودم اختیاری پرداخت می کردم آیا می توانم مبلغ ریالی آن را از کارفرما مطالبه کنم؟

    1. سلام خیر
      این دادنامه در خصوص اشخاصی صادر شده است که مبلغ حق بیمه سهم کارفرما را نیز کارگر پرداخته است لذا میتواند با ارائه اسناد آن را بازدریافت کند
      شما میتوانید در ارادات کار صرفا در خصوص سابقه بیمه ادعا کنید و برای شما در لیست بیمه به عنوان کارگاه دوم حق بیمه لحاظ شود

پاسخ دادن به محمد رضا سلوکی لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *